سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش نور و پرتوی است که خداوند در دلهای دوستانش می تاباند و بدان بر زبان آنان سخن می راند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 

 

 بالاخره پائیز آمد با روزهای پر از دلتنگی اش با بارش ها و هوای ابری اش .

وچقدر زود روزهای سرخ و صورتی سال گذشت .

همیشه دلم میخواست روز آخر شهریور کش بیایید و تمام نشود .از پائیز خوشم نمی آید . از فصلهای سرد که بوی غم میدهند خوشم نمی آید دلم میخواهد برای همه عمر در بهارهای سالهای مختلف غوطه ور شوم و همانجا بمانم .بمانم و غرق شوم.

در اولین پائیزی که با همسر بودم بهش گفتم چه احساسی در مورد پائیز دارم و گفتم که پائیز که میشود چقدر بیشتر به حمایت و محبتش احتیاج دارم . همسر خندید.

چند روز پیش همسر میگفت می خواهی برویم در یک کشور استوایی زندگی کنیم که پائیز و زمستان نداشته با شد . من خندیدم (کجا برویم همسر ریشه ما اینجاست .هویت ما اینجاست.وطن ما اینجاست.فرزند ما اینجا متولد شده.چطور برویم ؟چطور؟).

پائیزتان بهاری.


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خانوم خونه 89/5/3:: 8:34 صبح     |     () نظر

درباره

خانوم خونه
خانوم خونه هستم .گاه گاهی مینویسم از خودم و زندگیم ،نوشتن بهم حس خوبی میده و کمک میکنه خودمو بهتر بشناسم . قبلا یه وبلاگ داشتم که متاسفانه به دلایلی مجبور شدم ازش اثاث کشی کنم . و خوشحالم که میتونم ادامه همون مطالبو اینجا بنویسم. لطفا این وبلاگ را لینک نکنید!
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها